- ۴ نظر
- ۲۲ دی ۹۳ ، ۲۰:۱۰
هــــــوا گرم☀ بود نسیم ملایمی می وزیـــــــد ... چه هنری بود ، رقص بلـــــ❤ـــــوندی هایت در هوا . چه خنکـــــــ میشدی با آن آستیـــــ❤ـــن کوتاه . چه جذابــــــ بودی با آن عشوه و خنده ها ❥. کنارم نشسته بودی و حس نکردی لذّت مرا : وقتــی راننــده مـــرا 【خانومـ 】 و خطاب کـرد تـــو را ► خانومـــی◄ و من هم چنان به خـانــوم❥ بودن خـــود می بالــم ...
مــرا دخـتر خانـــوم مے نـامــند غرورے دارم کـه براے تنها نبودن ، لـه نمـﮯ شود احساسـﮯ دارم کـه با منطق ِگدایان نمـﮯ سازد قلبــﮯ دارم کـه هنوز تیزے خنجر نامردے را نخوردهـ استـــ و زیـبایــﮯ هایـﮯ دارم کـه حراج چشم هاے بیگانـه نخواهد شد! اینگونه است مشق شب های دخترانه من... دوستان منتظر نظر ای قشنگتون هستم